درآمد و حقوق خالص و ناخالص دو مورد از مهمترین معیارهای حسابداری هستند که صاحبان مشاغل کوچک باید آنها را به خوبی بدانند. هر دو این موارد از ضروریات بودجه بندی و برنامه ریزی در کسبوکار هستند. بدون تشخیص تفاوت بین درآمد خالص و ناخالص، نمیتوانید بفهمید که آیا مسیر شما برای افزایش سودآوری به دلیل افزایش فروش یا کاهش هزینهها است.
برای درک اینکه چگونه کسب و کار شما پول در میآورد، باید تفاوت بین درآمد و حقوق ناخالص و خالص را درک کنید. ما این ارقام مهم حسابداری را توضیح خواهیم داد و زمان استفاده از درآمد ناخالص و خالص را در شیوه های حسابداری به اشتراک خواهیم گذاشت.
درآمد و حقوق ناخالص چیست؟
حقوق ناخالص مبلغی است که یک شرکت قبل از حسابداری برای هزینهها، مانند بهای تمام شده کالای فروخته شده، که مستقیماً به یک محصول خاص تخصیص داده میشود یا هزینههای ثابت، مانند حقوق کارکنان، به دست میآورد.
اساساً، درآمد ناخالص یک شرکت برابر است با کل فروش آن در یک دوره معین.
اهمیت حقوق ناخالص در کسب و کار
هنگام مدیریت امور مالی کسب و کار، مالکان و مدیران باید مجموع فروش خود را در دورههای مختلف، از جمله هفتگی، ماهانه، سه ماهه یا سالانه، جمع کنند. این محاسبات به آنها اجازه میدهد تا رشد (یا کاهش) فروش کالاها و خدمات خود را مدیریت کنند.
هنگامی که صاحبان مشاغل درآمد خود را در دورههای مختلف بررسی می کنند، باید قبل از کسر مالیات کسب و کار برای بررسی فروش در طول زمان، اندازه متوسط یک دوره فروش و فصلی این کار را انجام دهند. مدیران همچنین باید میزان فروش و بهره وری کارکنان را برای اندازه گیری حقوق ناخالص بررسی کنند.
حقوق ناخالص به مدیران کمک میکند تا حجم فروش کسب و کار خود را دنبال کنند، نه سودآوری.
مثالی از حقوق ناخالص
یک فروشگاه لباس را تصور کنید که به ارزش 100 میلیون تومان در سه ماه لباس میفروشد. قبل از کسر هرگونه هزینه، 100 میلیون تومان درآمد ناخالص فروشگاه برای آن سه ماهه است.
درآمد و حقوق ناخالص یک کسب و کار نسبتاً ساده است. برابر است با کل فروش شرکت در یک دوره خاص.
درآمد و حقوق خالص چیست؟
درآمد و حقوق خالص مبلغی است که شرکت در یک دوره خاص پس از حسابرسی تمام هزینهها در همان دوره به دست میآورد. در مقابل درآمد، سود است. بدون محاسبه درآمد خالص، یک صاحب کسب و کار نمیتواند بداند که آیا در یک دوره معین درآمد داشته یا پول از دست داده است، صرف نظر از اینکه چقدر فروخته است.
اهمیت درآمد و حقوق خالص در تجارت
درآمد و حقوق خالص برای اندازه گیری سودآوری یک کسب و کار حیاتی است. برای درآمد خالص باید میزان فروش و تمام هزینههای انجام شده حساب شود.
کسبوکارها باید درآمد و حقوق خالص را برای دانستن میزان سودآوری خود حساب کنند. تعیین درآمد خالص همچنین به شرکتها اجازه میدهد حاشیه سود خود را محاسبه کنند (درآمد خالص به عنوان درصدی از درآمد ناخالص). به عبارت دیگر، شرکت به ازای هر ریال فروش چقدر سود میکند.
مهمتر از آن، محاسبه درآمد و حقوق خالص به مدیران و صاحبان مشاغل کوچک کمک میکند تا تعیین کنند چگونه کسب و کار خود را سودآورتر کنند و همچنین روند گردش مالی رو بهبود دهند. برای انجام این کار، آنها ممکن است نیاز به افزایش فروش یا کاهش هزینههای خود داشته باشند.
شاید مهمتر از همه، درآمد خالص یک معیار قابل توجه برای محاسبه و ردیابی صاحبان مشاغل باشد زیرا مشمول مالیات است.
مثالی از درآمد و حقوق خالص
بیایید به مثال فروشگاه لباسفروشی با 100 میلیون تومان فروش در یک فصل ادامه دهیم. حال، فرض کنید فروشگاه اقلامی را فروخته است که برای خرید آنها 30 میلیون تومان هزینه کرده است. همچنین بیایید بگوییم که کل هزینه دستمزد کارکنان در آن دوره 20 میلیون تومان، اجاره و هزینههای آب و برق 30 میلیون تومان بوده است.
در این حالت، درآمد و حقوق خالص فروشگاه برای این دوره 30 میلیون تومان خواهد بود. این همان سودی است که فروشگاه در آن سه ماه به دست آورده است.
این عدد بسیار مهم است زیرا به صاحب و مدیر فروشگاه میگوید که در طول سه ماه بعد از کسر هزینهها چقدر درآمد داشته است. در مقایسه با درآمد و حقوق خالص دورههای قبلی – به عنوان مثال، در سه ماهه مشابه سال قبل، اهمیت بیشتری دارد.
درآمد و حقوق خالص بسیار مهم است زیرا به صاحب و مدیر فروشگاه اجازه میدهد حاشیه سود خالص کسب و کار را محاسبه کنند. در این حالت، حاشیه سود فروشگاه برابر با 30 میلیون تومان تقسیم بر 100 میلیون تومان خواهد بود. این بدان معنی است که به ازای هر ریال فروش که فروشگاه به دست آورد، 3 ریال سود برای آن دوره به دست آورده است.
زمان استفاده از درآمد و حقوق ناخالص در مقابل درآمد و حقوق خالص
درک زمان استفاده از درآمد و حقوق خالص در مقابل درآمد و حقوق ناخالص میتواند به شرکتها کمک کند تا بودجه خود را برنامهریزی کنند و بدانند چه زمانی هزینهها را کاهش دهند یا فروش را افزایش دهند. در اینجا به زمان استفاده از درآمد و حقوق خالص و ناخالص میپردازیم:
اندازهگیری میزان سودآوری
هنگام تجزیه و تحلیل دادههای فروش برای اندازهگیری سودآوری، درآمد و حقوق ناخالص معیار خوبی برای صاحبان مشاغل است که میخواهند کارهای زیر را انجام دهند:
- کل فروش را در طول زمان اندازه گیری کنند
- سهم بازار را تعیین کنند
- روند فروش را شناسایی کنند
- اثربخشی کارکنان فروش را بسنجند
محاسبه حاشیه سود
درآمد و حقوق خالص معیار مناسبی برای مشاغلی است که میخواهند حاشیه سود خود را محاسبه کنند. کسبوکارها میتوانند حاشیه سود خود را در طول زمان محاسبه کنند تا ببینند که آیا به ازای هر ریال فروش سودآوری بیشتری دارند یا نه.
ارزش گذاری یک کسب و کار
در نهایت، درآمد و حقوق خالص برای ارزشگذاری کسبوکارتان، تعیین اعتبار شرکت برای گرفتن وام و تصمیمگیری سرمایهگذاری یا استخدام کاربرد دارد.
مقالات مرتبط: ” چگونه برای کسبوکار خود برنامه فروش بنویسیم “
مالیات مشاغل در سال 1403 و نحوه محاسبه آن
دینگ ارائه دهنده راهکار اتوماسیون حضور و غیاب
دینگ یکی از برترین ارائه دهندههای راهکار اتوماسیون حضور و غیاب با محصولات و خدمات مرتبط آماده ارائه خدمت به شماست، در صورت لزوم با کارشناسان ما در ارتباط باشید.