چند نکته طلایی مدیریتی برای استارتاپ‌ها

وقتی صحبت از راه‌اندازی استارتاپ یا یک کسب‌وکار می‌شود، به‌عنوان یک مدیر یا صاحب کسب‌وکار وظایف سنگینی روی دوشتان قرار خواهد گرفت؛ از تیم‌سازی و استخدام کارکنان گرفته تا جذب سرمایه‌گذار و عرض محصول به بازار. اما هرچقدر هم که کارکنان ماهری را دور خود جمع کنید و سرمایه کافی در اختیار داشته باشید، اگر با اصول مدیریت کسب و کار آشنایی نداشته باشید، همه تلاش‌هایتان به هدر خواهد رفت. اگر در زمینه مدیریت یک استارتاپ نوپا هستید و دوست دارید با نکات جدیدی در این باره آشنا شوید، تا انتهای مطلب حاضر همراه ما باشید.

نکته طلایی مدیریتی

 

نکته 1: مدلسازی درستی برای کسب‌وکارتان داشته باشید

یکی از مهم‌ترین بخش‌های راه‌اندازی یک استارتاپ، ایجاد مدلی مناسب بر اساس ایده‌های خلاقانه است. اجازه دهید این گزاره را با یک مثال شفاف‌تر توضیح دهیم. هر زمان که هوس سفر به سرتان بزند، معمولا مراحل زیر را برای عملی‌کردن خواسته‌تان طی می‌کنید:

  •       تصمیم به مسافرت
  •       تعیین مقصد
  •       تعیین بودجه سفر
  •       بررسی راه‌های رسیدن به مقصد
  •       تحقیق درباره تفریحات و جاذبه‌های گردشگری مقصد
  •       فکر کردن درباره خطراتی که ممکن است حین سفر شما را تهدید کند
  •       و…

در واقع، مدل برنامه‌ریزی‌تان به شرح زیر خواهد بود: تعیین هزینه سفر، تعیین تاریخ دقیق سفر، خرید بلیط (هواپیما، قطار و اتوبوس)، رزرو هتل و اقامتگاه، مشخص‌کردن هم‌سفران یا برنامه‌ریزی برای سفر تنهایی. در واقع مدل‌سازی کاری است که هر روزه انجام می‌دهیم، اما وقتی نوبت به راه‌اندازی استارتاپ می‌رسد، ممکن است مدلسازی را نادیده بگیرید. اما نباید به هیچ بهانه‌ای از این مرحله عبور کنید و کارتان را بدون مدلسازی آغاز کنید.

 

نکته 2: مدل ذهنی‌تان را بشناسید

شاید باورپذیر به نظر نرسد، اما شما قطعا استارت خود را بر اساس مدل ذهنی‌تان مدیریت خواهید کرد. منظور از مدل ذهنی، طرز تفکر شما و مبنایی است که بر اساس آن تصمیم‌گیری می‌کنید و دست به اقدام می‌زنید. دانش، تجربه، دیده‌ها، شنیده‌ها و حتی تعامل ما با اطرافیان، از جمله مواردی هستند که مدل ذهنی ما را تشکیل می‌دهند. متاسفانه یک مدل ذهنی ناکارآمد، عامل اصلی بسیاری از شکست‌های تجاری است. توجه به موارد زیر می‌تواند تاثیر منفی مدل ذهنی بر مدیریت کسب‌وکار را خنثی کند:

  •       همیشه این نکته را به خاطر داشته باشید که مدل ذهنی شما مربوط به ذهن خود و الزاما واقعیت ندارد.
  •       سعی کنید بدون تحلیل قبلی به اتفاق مثبت یا منفی پیش رویتان نگاه کنید. با دیدگاه جدید، به پاسخ‌های جدید هم دست پیدا خواهید کرد.
  •       مدل‌های ذهنی ما شکل ساده‌شده‌ای از دنیای بیرون هستند؛ به همین دلیل در علم مدیریت غیر قابل اعتماد تلقی می‌شوند.
  •       مدیریت استارتاپ تان را به مدل ذهنی خود گره نزنید و افق دیدتان را گسترش دهید.
  •       تفکری که امروز مقبول است، ممکن است فردا مورد پذیرش هیچکس نباشد؛ انعطاف‌پذیری خود را افزایش دهید.
  •       از مدل‌های ذهنی و روش‌های تفکر فقط زمانی استفاده کنید که برای شما و استارت‌آپتان مفید باشد. تعصب همواره شما را از تفکر صحیح بازخواهد داشت.
  •       مدل‌های ذهنی گاه نامرئی می‌شوند و ممکن است حتی خودتان هم متوجه حضور آن‌ها نشوید. از این رو، باید خودتان را بشناسید و تفکرات غلطی را که در وجودتان ریشه دوانده است، دور بریزید.

 

نکته 3: از همان ابتدا به یاد روز مبادا باشید

یکی از بخش‌های ضروری مدیریت استارت‌آپ، توسعه استراتژی‌هایی است که شما را در روزهای بحرانی یاری می‌رساند و باعث می‌شود که کسب‌وکارتان در شرایط اضطراری سر پا بماند. درست مثل معماری که برای برج‌ها و آسمان‌خراش‌ها پله‌های اضطراری می‌سازد، ملوانی که می‌داند چطور با جلیقه نجات و شناکردن خودش را نجات دهد و غیره، شما هم باید روش قدرتمندی را برای مقابله با پدیده‌های بحرانی توسعه دهید.

 

نکته 4: تجزیه‌وتحلیل 3 مورد زیر را هرگز فراموش نکنید

مدیر

چرخه‌هایی که در ادامه معرفی خواهد شد، زیربنای هر کسب‌وکاری است و باید با دقت مورد بررسی قرار بگیرد. این سه چرخه عبارت‌اند از: چرخه عمر کسب‌وکار، چرخه عمر صنعت و چرخه عمر بازار. این 3 مولفه در ادامه مفصل مورد بررسی قرار گرفته‌اند:

چرخه عمر کسب‌وکار

به طور کلی، چرخه عمر کسب‌وکار شامل 4 مرحله راه‌اندازی، رشد، بلوغ، نوسازی/ تولد مجدد یا افول است. این چرخه زمانی آغاز می‌شود که یک ایده تجاری به ثمر می‌نشیند، با تولید و عرضه محصول ادامه پیدا می‌کند و در نهایت با توقف تولید به پایان می‌رسد. یکی از مهم‌ترین تصمیمات یک مدیر استارتاپ، زمان صحیح گذر از یک مرحله به مرحله بعدی است.

 

چرخه حیات صنعت

مراحل چرخه حیات صنعت نیز مشابه چرخه قبلی است، اما از آنجایی که کسب‌وکار شما به‌عنوان بخشی از این چرخه در نظر گرفته می‌شود، چرخه عمر صنعت بسیار حیاتی‌تر و مهم‌تر است. بر اساس پنج مدل محرکه مایکل پورتر (Michael Porter)، رقابت بین رقبای فعلی، قدرت چانه‌زنی مشتریان، قدرت چانه‌زنی تامین‌کنندگان، عرضه محصولات جایگزین به بازار و خطر روی کار آمدن رقبای جدید، از جمله مواردی هستند که پیش از ورود به یک صنعت، حتما باید آن‌ها را مطالعه کنید. از آنجایی که حیات استارتاپ شما به این چرخه وابسته است، چرخه حیات صنعت و نظارت بر تغییرات آن یکی از مهم‌ترین بخش‌های مدیریت استارتاپ است.

 

چرخه حیات بازار

هر محصولی بازاری دارد و هر بازاری روزی به پایان می‌رسد. این مسئله عوامل گوناگونی دارد و شما به‌عنوان یک مدیر، باید سه کار را برای مقابله با این چرخه انجام دهید:

  •       بازار را رصد کنید
  •       موقعیت فعلی خود در بازار را خوب درک کنید. 
  •       موقعیت آتی خود در بازار را پیش‌بینی کنید.

نکته 5: زمان مناسب رشد کسب‌وکارتان را بشناسید

هر کسب‌وکاری رشد می‌کند و هر رشدی مستلزم برنامه‌ریزی و پیش‌بینی است. به‌عنوان یک مدیر استارتاپ، باید بتوانید که زمان مناسب را برای رشد کسب‌وکارتان پیش‌بینی کنید و راه مناسبی را برای گسترش کسب‌وکارتان توسعه دهید. این نکته را هرگز از یاد نبرید که گسترش یک استارتاپ فعالیت مقطعی نیست و مستلزم تلاش و فعالیت مستمر است.

 

نکته 6: از مدل ذهنی کارشناسان فروش خود برای بهبود محصولتان بهره ببرید

ذهن‌خوانی مشتریان، آرزوی دیرینه هر صاحب کسب‌وکاری است. اما مشکل اینجاست که گاهی اوقات حتی خود مشتریان هم نمی‌دانند که چه می‌خواهند. هر چند که می‌توانید خودتان را جای مشتری بگذارید و از این طریق الگوهای پنهان در رفتار آنان را شناسایی کنید. اما پیش از آن، می‌توانید به مدل ذهنی فروشندگان خود نیز رجوع کنید. فروشندگان محصول یا خدمات شما، بیش از هر کس دیگری به مشتریانتان نزدیک هستند و به‌راحتی می‌توانند از چشم مشتری به محصول نگاه کنند. علاوه بر این، آن‌ها هستند که مشتریان را به خرید محصول یا خدمات شما ترغیب می‌کنند. از این رو، باید مرتبا با فروشندگان خود جلسه برگزار کنید و به نقطه نظرات مشتریان از زبان آن‌ها گوش دهید.کلید موفقیت هر استارتاپی، هنر شنیدن است.

نکته طلایی مدیریتی

نکته 7: احترام به مشتری را با مشتری‌مداری اشتباه نگیرید

مشتری‌مداری یک استراتژی است، اما احترام به مشتری بخشی از فرآیندهای عملیاتی کسب‌وکار شما محسوب می‌شود. اگر کارمندان شما برخورد خوبی با مشتریان دارند و نهایت تلاش خود را به‌کار می‌گیرند، صرفا به مشتری احترام گذاشته‌اند و مشتری‌مداری فراتر از همه این‌هاست. مشتری‌مداری یعنی مشتری‌هایتان را تنها دارایی ارزشمند شرکت خود بدانید و تمامی راه حل‌ها و دستورالعمل‌ها را برای جلب رضایت این منبع ارزشمند شناسایی کنید. در صورت لزوم، حتی باید جریان خدمات شرکت را تغییر دهید یا خط تولید جدیدی را برای حفظ مشتریان خود راه‌اندازی کنید. مشتری‌مداری استراتژی بسیار پیچیده و تنها راه درست مدیریت یک استارتاپ است.

 

به عمل کار برآید!

هر چند آشنایی با روش‌های صحیح مدیریت یک استارت آپ ضروری است، اما عمل به این نکات برای صاحبان کسب و کارهای کوچک از نان شب واجب‌تر است. علم مدیریت دائما در حال پیشرفت است و هر روزه روش‌های جدیدی برای رفع مشکلات قدیمی پیشنهاد می‌شود. به‌عنوان یک مدیر، همواره باید در حال آموزش و یادگیری باشید و از امتحان‌کردن استراتژی‌های جدید نهراسید. شما چه نکاتی را به فهرست ارائه‌شده در مطلب حاضر اضافه می‌کنید؟

 

آنچه در این مقاله میخوانید !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *